تا چه حد قلب اهورائیت از سنگ شدست
دل این خسته برای نگهت تنگ شدست
معترف بر گنهم هستم و در من بنگر
رنگ موی سر و دندان چه هماهنگ شدست
رزق ما از همه دنیا لب خوش طعم تو بود
بی وفا روزیِ ما بعد تو بد لنگ شدست
من که ساز و سپرم نقش زمین است، چرا
بین شاه دل تو با سپهم جنگ شدست
گرچه پیرم ولی یکبار به من زخمه بزن
ساز ناکوک ببین خوب و خوش آهنگ شدست
99-05-21
حسرت...برچسب : نویسنده : ghadirnezhad بازدید : 133