من بر آن عهد که بستم، هستم هر بتی غیر تو را بشکستم مِی کجا حال مرا خوب کند؟ تا زدی دست به دستم، مستم 1402-09-01 حسرت...
برچسب : نویسنده : ghadirnezhad بازدید : 46
بهانه می کند مدام، دل غمین و خون کشم
ببین چه رنج ها که من، در انتظار می کشم
صبا رسان سلام ما به آن نگار خوب روی
بگو که از ندیدنش، نفس به واپسین کشم
1402-07-19
حسرت...برچسب : نویسنده : ghadirnezhad بازدید : 42
ای ماه بلندم ز جفای تو چنانم آغاز بهاران چو درختی به خزانم سرمی کنم از بغض تو در چاه ولیکن عکس رخت افتاده در آن، جان و جهانم 1402-07-13 حسرت...
برچسب : نویسنده : ghadirnezhad بازدید : 48
بلبل به سکوت و عزلت و خلوت شد قمری ز تغزلش پر از خجلت شد داوود ز صوت خویش آرام گرفت وقتی ز شما لحن خدا رویت شد 1402-06-25 حسرت...
برچسب : نویسنده : ghadirnezhad بازدید : 50
بلبل به سکوت و عزلت و خلوت شد قمری ز تغزلش پر از خجلت شد داوود ز صوت خویش آرام گرفت وقتی ز شما صوت خدا رؤیت شد 1402-06-20 حسرت...
برچسب : نویسنده : ghadirnezhad بازدید : 48
برچسب : نویسنده : ghadirnezhad بازدید : 45
برچسب : نویسنده : ghadirnezhad بازدید : 50
برچسب : نویسنده : ghadirnezhad بازدید : 57
صدای هم همه ام در طنینتان گم شد و راز عشق مگو قصه گوی هر خم شد همیشه طالع من اینچنین رقم خوردست که بار و میوه این باغ سهم مردم شد. 1402-05-27 حسرت...
برچسب : نویسنده : ghadirnezhad بازدید : 43